به گزارش اتحاد ما، صدای خش دار و مردانه سید محمود توحیدی طنین ویژه ای داشت. در دوران نوجوانی، با اندکی ذوق و هدایت خاله ام، به محافل شب شعر راه یافته بودم که بزرگان و شاعران نامداری چون حمید مظهری، اسدالهی، بهرامی، صمدانی، جاودانی، جهرمی و دیگر شعرای کرمانی در آن حضور داشتند. اما سه شنبه شب های انجمن خواجوی کرمانی که به دلیل نبود مکان ثابت، هر بار جابه جا می شد، حال و هوایی متفاوت و وزنی سنگین تر داشت. سید محمود توحیدی از شاعران ثابت این انجمن بود و هرگاه شعر می خواند، همه با دقت گوش می سپردند. من نوجوان آن زمان، از اشعارش چنان لذت می بردم که برخی ابیات را روزها در ذهنم مرور می کردم.
اما گویی زمانه حسود بود و نمی خواست آن جمع صمیمی را ببیند؛ یکی پس از دیگری رفتند و چراغی که سال ها حمید مظهری با دشواری روشن نگه داشته بود، مدتی خاموش شد. چند هفته ای از حضور ارفع کرمانی در شب شعرهای انجمن خواجو خبری نبود تا اینکه شبی اشک کرمانی از جمع خواست برای سلامتی سید محمود توحیدی دعا کنند و هفته بعد با چند تن از شاعران به منزل ایشان برای عیادت رفتیم. سرانجام سید محمود توحیدی در دی ماه ۱۳۷۹ به دلیل بیماری دار فانی را وداع گفت.
این خاطرات دیشب در سومین نشست تخصصی عصر ادبیات با عنوان «یادمان و بررسی آثار سید محمود توحیدی ارفع کرمانی» که در موزه هنرهای معاصر صنعتی و با حضور جمع کثیری از شاعران و علاقه مندان ادبی کرمانی برگزار شد، بار دیگر در ذهنم زنده شد و این مکان و جمع، یادآور آن روزهای گرم و آن مردی بود که «شبیه هیچ کس» نبود.
زمینه چاپ و انتشار آثار دیگر ارفع کرمانی فراهم شود
حسین شهابی، مدیر مسئول خانه ادبیات کرمان و شاعر کرمانی، نخستین سخنران این نشست بود که به ویژگی های برجسته و اشعار محکم سید محمود توحیدی اشاره کرد. وی با بیان اینکه دو کتاب «در شهر قصه ها هیچ عجیبی عجیب نیست» و «یاس ها و داس ها» از آثار به جای مانده ارفع کرمانی است، ابراز امیدواری کرد که با همکاری مرکز کرمان شناسی و بنیاد ایران شناسی، امکان انتشار سایر آثار این شاعر برجسته فراهم گردد.
شهابی افزود: در سال جاری تاکنون دو نشست تخصصی درباره شخصیت و آثار زنده یاد احمدرضا احمدی و محمدعلی بهمنی برگزار شده و این سومین برنامه از سلسله نشست های عصر ادبیات در کرمان است که با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، موزه هنرهای معاصر صنعتی، بنیاد ایران شناسی شاخه کرمان، انجمن دل عالم، کتابخانه تخصصی هنر و دیگر نهادهای فرهنگی و هنری در حال برگزاری است.
وی در پایان سخنان خود با خواندن شعری از ارفع کرمانی، سخن را به دیگر سخنرانان واگذار کرد:
«رندی از کوی خرابات صدایی زد و رفت
رو به صحرای جنون، قبله نمایی زد و رفت
آی ای خلوتیان پا به رکاب اندازید
چاوش عشق، سحرگاه صلایی زد و رفت
سایه ات بر سر ارفع اگر افتد، چه شود؟
همه گویند شهی سر به گدایی زد ور رفت»
نمی توانم حق مطلب را درباره بیکرانگی اندیشه ارفع ادا کنم
محمدعلی گلاب زاده، محقق و کرمان شناس، سخنران بعدی بود که با اشاره به دشواری بیان کامل شعر و اندیشه های گسترده مرحوم توحیدی گفت: این رسالت بر دوش افرادی مانند دکتر حسینخانی است که به خوبی آن را به انجام خواهند رساند. وی خاطره ای از آشنایی با ارفع در دهه ۶۰ بیان کرد و افزود: در آن زمان، مرکز کرمان شناسی تازه تأسیس شده بود و مرحوم حمید مظهری پیشنهادی داد که هفت مجموعه شعر از هفت شاعر کرمانی انتخاب و معرفی شود؛ این طرح با عنوان «هفت یاد» منتشر شد.
گلاب زاده اظهار داشت که اشعار ارفع در این مجموعه از سایر شاعران برجسته تر و متفاوت بود و بیان کرد: برای چاپ این اثر از مرحوم توحیدی اجازه گرفتیم، هرچند برخی اشعار مورد نقد قرار گرفت که ما از آن ها دفاع کردیم و چاپ شد. وی همچنین به شرایط نابسامان محل دفن هنرمندان کرمان با عنوان بهارستان اشاره کرد و گفت: مقاله ای با عنوان «بالاخره نفهمیدیم این خزانستان قرار است بهارستان بشود یا نه؟» نوشته ام که هنوز پاسخی برای آن نیافته ام.
بر مرگ من گریه نکنید
گلاب زاده ادامه داد: روزی به استاندار وقت گفتم ظاهراً حال ارفع خوب نیست و به دیدار ایشان رفتیم. آن روز، ارفع بسیار سرحال بود و خاطرات مشهد را نقل می کرد. پس از حدود یک ساعت، شروع به وصیت نامه خوانی کرد و تأکید داشت که بر مرگش گریه نشود بلکه شادی کنند. دو هفته بعد، وی درگذشت و من این خبر را به استاندار اطلاع دادم. پس از آن، شعری از دیوان مرحوم توحیدی آمد که بسیار گویا بود.
فواد توحیدی، فرزند سید محمود و هنرمند موسیقی، نیز در این نشست شعری خواند که بیانگر عمق احساس و نگاه ویژه خانواده ارفع بود.
شاگردانه از اندیشه های ارفع بهره برده ام
حامد حسینخانی، عضو هیئت علمی دانشگاه و رئیس بنیاد ایران شناسی شعبه کرمان، دیگر سخنران بود که با اشاره به پایان نامه های انجام شده درباره اشعار ارفع گفت: سال ها شاگردانه از حضور و اندیشه های این شاعر بزرگ بهره برده ام. وی در پاسخ به پرسش هویت شعر ارفع، سه کانون اصلی را معرفی کرد: تفکر عمیق معرفت شناسی، جهان بینی و اندیشه عرفانی که مبتنی بر سلوک فردی و تجربه های شخصی شاعر است.
حسینخانی افزود: اشعار ارفع ریشه های محکمی در مفاهیم عرفانی دارد، از جمله مفهوم ازلی بودن عشق که بارها در اشعارش دیده می شود. وی نمونه ای از شعر ارفع را خواند که نشان دهنده این باور بنیادین است.
این شاعر کرمانی به توانایی های زیبایی شناختی زبان و غزل ارفع اشاره کرد و گفت: نگاه معرفتی و جهان بینی عمیق اگر در زبان هنری ویژه و با شگردهای زیبایی شناسانه بیان نشود، ممکن است کلیشه ای شود، اما ارفع با زبان نو و بیان تازه، این کلیشه ها را شکست.
رد پای زبان کوچه در شعر ارفع
حسینخانی ادامه داد: زبان شعر ارفع محکم و استوار است و در عین حال از زبان محاوره و عبارات کوچه بهره می برد. ترکیب ها، ساختار دستوری و هارمونی آواها و واژگان در شعر او بسیار قدرتمند است. وی نمونه ای از استفاده از زبان محاوره در شعر ارفع را ذکر کرد و تأکید کرد که تضاد میان زبان کوچه و اصطلاحات عرفانی، زبان شعر را ویژه ساخته است.
وی همچنین به سنت ها، اندیشه های معرفتی و جهان بینی عرفانی، رویکردهای زیبایی شناسانه و دردمندی شاعر نسبت به جامعه اشاره کرد و در پایان، حضار را به شنیدن سروده ای از خود مهمان کرد.
شعرا هویت ما را می سازند
مهدی صمدانی، شاعر پیشکسوت کرمانی، دیگر سخنران بود که شعر ارفع را سرشار از بلاغت توصیف کرد و گفت: ارفع خیلی زود رفت و این حجم از زیبایی و خلاقیت در شعرش حاصل یک دهه نیست. اگر او زنده بود، امروز شاهد آثار و نوآوری های بیشتری بودیم.
صمدانی تأکید کرد: شاعران وارثان تاریخ و حافظان خاطرات قومی اند و هویت ما را می سازند. انسان یا قوم بی خاطره مانند انسان بی حافظه است. وی از ویژگی های عاطفی و اجتماعی شعر ارفع سخن گفت و افزود که ارفع با هیچ گفتمان غالب روز همراه نبود و زبان ویژه خود را ساخت.
وی به نقدهای نهیب آمیز ارفع اشاره کرد و گفت که او حتی در حوزه عرفان نیز اجازه نمی داد برخی مسائل نقد نشود. صمدانی با خواندن بخشی از شعر ارفع، به عمق و قدرت بیان او اشاره کرد.
مردی که می دانست چه می خواهد
صمدانی افزود: ارفع مانند ققنوس از خاکستر زندگی برخاست و توانست با اراده قوی و زبان خاص خود، جایگاهش را تثبیت کند. او مردی بود که می دانست چه می خواهد و چگونه آن را بیان کند و در متن شعر خود، من بیان کننده را به نفع دیگری حذف و جایگزین می کرد.
بزرگداشت ارفع هم تراز با شهریار برگزار شود
محسن کاشانی، شاعر دیگر کرمانی، معتقد است که ما گوهر نادری را از دست دادیم که در زمان خود بی نظیر بود. وی افزود: اگر دستگاه های فرهنگی و تبلیغاتی به نفع ادبیات گام برمی داشتند، امروز ارفع هم تراز با شهریار شناخته می شد و بزرگداشتی بین المللی در کرمان برگزار می گردید.
کاشانی به دو مؤلفه مهم در شخصیت ارفع اشاره کرد: ذهن پیچیده و قدرت اجرا در زمان مناسب. وی گفت که توحیدی مضامین را در ذهن خود پرداخته و به بهترین شکل ارائه می کرد. او از عنصر پارادایم در شعر ارفع سخن گفت که به شخصیت های کهن جان تازه می بخشید و آن ها را به شکلی نو مطرح می کرد.
وی تأکید کرد که ارفع کرمانی جامعه و بی عدالتی را نقد می کرد و این کار را با بهترین زبان و بیان انجام می داد. کاشانی در پایان، حضار را به شنیدن شعری از خود دعوت کرد.
ارفع تکلیف خود را با زمین و آسمان مشخص کرده بود
حسین سبزه صادقی، شاعر توانمند کرمانی و آخرین سخنران، بیان کرد: صحبت درباره ارفع در این جمع بسیار دشوار است. او زیست فرهنگی داشت و تکلیف خود را با زمین و آسمان مشخص کرده بود؛ جهان بینی اش در زندگی و شعرش کاملاً مشهود است.
وی افزود: اشعار ارفع جامعه را نقد می کند و در جامعه مردسالار، نام هنری خود را به نام دخترش گذاشت که توصیه ای به احترام به جایگاه زن در نظام مردسالار است. سبزه صادقی اشاره کرد که هر چهار فرزند ارفع در حوزه های خود نخبه هستند و این زیست فرهنگی آینه ای در برابر ماست که باید حرف و عملمان هماهنگ باشد.
وی با اشاره به اهمیت تعهد در فرهنگ ما گفت: ارفع به ناله رستم قسم می خورد و خود را در روزهای پایانی حیات به ناله رستم تشبیه می کرد. این شاعر در پایان، حضار را به شنیدن شعری از خود مهمان کرد.
سید محمود توحیدی، متخلص به ارفع و فرزند مجدالسادات، از شاعران معاصر کرمانی و فعالان عرصه شعر و غزل ایران بود. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه فردوسی مشهد به پایان رساند. ارفع چهار سال متوالی (۱۳۵۰–۱۳۵۴) به عنوان نویسنده برتر کشور شناخته شد.
از او مجموعه غزل های عارفانه ای به یادگار مانده است که در کتاب هایی چون «یاس ها و داس ها»، «دیوان اشعار» و «در شهر قصه هیچ عجیبی عجیب نیست» منتشر شده اند. وی در ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ دار فانی را وداع گفت و پیکرش در بهارستان هنرمندان کرمان آرام گرفت.
در این نشست، علاوه بر پخش مستندی از مظفر طاهری با صدای علیرضا افتخاری، گروه موسیقی متشکل از اردلان میرزایی (تار)، استاد کربلایی (خواننده) و استاد کاویانی (تنبک) قطعاتی با اشعار ارفع اجرا کردند. همچنین آقای فردوسی از پیشگامان ادبیات کرمان خاطره ای از سید محمود توحیدی نقل کرد و آقای براهام به شعرخوانی پرداخت.
در این مراسم، نخبگان، فرهیختگان و هنرمندانی چون دکتر خوارزمی، مهندس سید محمدرضا معین زاده میرحسینی، دکتر پیروز ارجمند، آقای ثمررخی، فرشته نکویی، مازیار نیستانی، علی شمسی، محمد لطیف کار، علیرضا ممیززاده، مهدی منتظری، سید علی منصوریان، صادق امیری و دیگر ادیبان و هنرمندان حضور داشتند.